وقتي بچه بوديم، عشقها كمي افسانهايتر بودند. يعني يا كسي عاشق نميشد يا اگر عاشق ميشد، گويي در آسمانها زندگي ميكرد و خيلي زود زبانزد همگان ميشد. عاشق شدن، موضوع پيش پا افتاده و عادي نبود و اگر عشقي بين دو نفر شكل ميگرفت مقدس و رويايي بود. نميدانم چه اتفاقي افتاد كه آن عشقهاي افسانهاي در زمانه ما رنگ باختند و شكلهاي ديگري به خود گرفتند، اما در روزگار ما، موضوع عاشق شدن، ديگر موضوع آسماني و نادري تلقي نميشود. نه از آن جهت كه خود عشق، نادر و آسماني نيست، بلكه از اين نظر كه عشقهاي كاذب و غير اصيل، به سادگي با عشق حقيقي مشتبه گرفته ميشوند.
در زمانه ما، تعداد نسبتا زيادي از دختر و پسرها خود را گول ميزنند كه عاشقاند يا طرف مقابل عاشق آنهاست و متاسفانه هر روز آمار طلاق و متاركه زوجها بيشتر ميشود. حتي روابط دوستانه و فاميلي، عمر طولاني ندارد و افراد به راحتي همديگر را به اميد يافتن افراد با محبتتر و موثرتر از زندگي خود حذف ميكنند ! گويي اكثر افراد در جايگاه حقيقي كه در دل ديگران بايد داشته باشند، قرار ندارند. يا اين كه جايگاه آنها، سست است و خيلي زود با هر كس يا هر چيز ديگري معاوضه ميشوند و البته طبيعي است كه چنين وضعيتي، براي دختر و پسرهاي امروز ناكام كننده باشد. شايد به همين دليل است كه عشق و محبت هم نياز به محك خوردن دارند تا عيار آنها معلوم شود.
در واقع، ما ديگر نميتوانيم هر ابراز محبتي را بدون محك خوردن باور كنيم و بدون محك زدن عشق خود و عشق طرف مقابل وارد رابطهاي شويم كه يك عمر دوام بياورد. به عنوان يك مشاور و روانشناس، وقتي دختر و پسرهاي جوان براي مشاوره ازدواج نزد من ميآيند و ادعا ميكنند كه عاشق هم هستند ابزار محك عشق را به آنها ميدهم و تاكيد ميكنم كه بدون محك، ادعاي عشق را نپذيرند. اين محك هم كار سختي نيست. هر دو طرف، هم دختر و هم پسر، اگر واقعا ادعاي عاشقي دارد، قبل از ازدواج بايد براي طرف مقابل قرباني بدهد! يعني بايد اقلا يك مرتبه كاري را كه انجامش براي آنها سخت است، به خاطر طرف مقابل انجام دهند. بديهي است كه اين كار سخت براي همه يكسان نيست، چون افراد متفاوتاند. اما براي هر كسي بالاخره كاري سخت، وجود دارد. ممكن است ترك كردن سيگار براي كسي كار سخت محسوب شود. براي يك نفر كنار گذاشتن دوست نامناسبش سخت باشد، براي ديگري تغيير نوع لباس پوشيدن، ترك برخي عادات يا … كار سختي باشد و همين طور الي آخر. در هر حال هر يك از طرفين بايد كاري سخت را كه البته حق و حقوق شخص ثالثي در آن، از بين نرود، براي طرف مقابلش انجام بدهد و اگر نميخواهد اين كار را انجام دهد ديگر ادعاي عاشق و شيفته و واله بودن معنا ندارد و حقيقي نيست.
نشانههاي محبت حقيقي
علاوه بر محك محبت، نشانههايي هم وجود دارد كه نشان از عشق و محبت دارند. بد نيست به اين نشانهها هم توجه كنيم.
عشق، تواضع ميآورد
وقتي دو نفر همديگر را دوست دارند، نسبت به همديگر تواضع و فروتني دارند. اگر دو نفر يا يكي از آنها اغلب اوقات با غرور و خودخواهي و فخر فروشي با ديگري برخورد ميكنند، بهتر است ادعاي عشق و محبت آنها را ناديده بگيريم. عاشق در برابر محبوب خود با گذشت و بيغرور است.
عشق، احترام ميآورد
ممكن است احساسات در طول يك رابطه، گاهي كم و زياد شوند، اما احترام متقابل از بين نميرود، مگر اين كه فرد خود را مهمتر از طرف مقابل بداند كه در اين صورت، ادعاي عشق او نيز، فريبي بيش نيست. طبيعي است كه عقايد، سليقهها و نظرات دو نفر متفاوت باشد، اما احترام بين آنها با اين تفاوت عقيده يا سليقه نبايد از بين برود. اگر يكي از طرفين مدام به طرف مقابل توهين ميكند يا نميتواند براي او و تفاوتهايشان احترام قائل شود، بعيد است عشقي در كار باشد.
سختگيري در عشق حقيقي راهي ندارد
بهتر است ادعاي افرادي كه به بهانه عشق و محبت ميخواهند به همديگر سخت بگيرند و طرف مقابل را تغيير بدهند يا تحقير كنند، نپذيريم. چنين حالتي درخواست اسارت است نه بروز عشق.
عشق، محبت عملي يا كلامي به دنبال دارد
اگر كسي ادعاي عاشق بودن ميكند اما نميتواند در كلام يا عمل ابراز محبت كند و محبتش را بالاخره به شكلي نشان دهد، ادعاي عشق او را چندان جدي تلقي نكنيد. وقتي عشق در ميان هست طرفين براي خوشحال كردن همديگر، تلاش ميكنند. آنها همديگر را تحسين ميكنند و در جهت رشد و بهتر شدن، به همديگر بازخورد ميدهند.
عشق، با بد خلقي دائمي با معشوق، سازگار نيست
اگر كسي واقعا شما را دوست دارد نميتواند مدام با شما بداخلاقي و بدرفتاري كند. ممكن است گاهي خسته يا كمي غمگين باشد اما نه هميشه. پس اگر كسي هميشه با شما بد رفتاري كرد، ادعاي عشق او مقبول نيست.
عشق حقيقي در سكوت هم بارز است
عشق و محبت قلبي، را حتي در سكوت هم ميتوان حس كرد. اگر كسي هر روز قربان صدقه شما ميرود اما نميتوانيد عشق و احساس عاشقانه او را در نگاه و رفتارش حس كنيد، لازم است بيشتر دقت كنيد.
عشق با توقعات بيجا سازگار نيست
راز عشق دراين است كه از يكديگر انتظارات بيجا نداشته باشيد، به هر حال هر انساني نقصها و كاستيهاي خود را دارد. اما وقتي محبت در ميان است لازم است به جاي كاستيها بر ارزشها و نقاط قوت همديگر متمركز شويد. حسنهاي همديگر را بزرگ كنيد و عيبها را كوچك بشمريد.
عشق را با تملك اشتباه نگيريد!
اگر عاشقيد حس تملك را از خود دور كنيد. در حقيقت هيچ كس نميتواند مال كسي شود و در زمره اموال شخص ديگري به سايت همسريابي شيدايي حساب بيايد. شريك زندگيتان را با طناب نياز به خود نبنديد. توجه داشته باشيد كه حتي گياهان نيز هنگامي رشد ميكنند كه آزادانه از هوا و نور آفتاب استفاده كنند. در پايان بايد بگويم، بسياري از افرادي كه فريب عشقهاي كاذب را ميخورند اعتراف ميكنند كه از همان ابتدا، ميدانستهاند كه عشق و محبت طرف مقابل حقيقي نيست اما به دلايلي خود را فريب ميدادند و به حقيقت توجه نميكردند. گويي گاهي انسانها دوست دارند به زور به خود بقبولانند كه كسي هست كه آنها را دوست دارد، حتي اگر چنين نباشد. با كمي دقت و محك زدن ميتوانيد از تخريب زندگي و جريحهدار شدن احساسات خود پيشگيري كنيد. خداوند براي هر يك از ما جفت آفريده و هميشه افرادي هستند كه اگر با شما آشنا شوند، ميتوانند شما را دوست بدارند. پس هرگز خود را فريب ندهيد.
عشق را سايت همسريابي توران به زنجير بدل نكن!
شما همراه زادهايد و همراهيد تا ابد.
همراهيد تا آنگاه كه بالهاي سپيد مرگ
توالي روزهاتان پريشان كند.
آري همراهيد
حتي در سكوت و صلابت خيال خداوند،
اما در ميانة اين همراهي، جدايي بايد
هان! به شميم عطرآگين ملكوت اجازه دهيد
تا در ميان شما به رقص آيد
و دوست بداريد!
اما عشق را به زنجير بدل نكنيد
جانهاي بهترين سايت همسريابي شما چون دو سرزمين بايد و دريايش در ميان
جام يكديگر پر كنيد اما از يك جام ننوشيد.
از نان خود به هم بدهيد اما هر دو از يك نان مخوريد،
همگام با هم نغمه بسازيد، پاي بكوبيد و شادمان باشيد،
اما امان دهيد تا هر يك در حريم خلوت خويش آسوده باشد و تنها.
همانند تارهاي سايت همسريابي چنگ كه هر كدام تنهايند
اما به كار يك ترانة واحد در ارتعاش.
دل سپردن حكايتي است دلپذير
اما دل را شايد به اسارت دادن
كه تنها دستهاي زندگي خانة دل است و بس
در كنار هم بايستيد اما نه بسيار نزديك
كه ستونهاي معبد به جدايي استوارند.
و بلوط و سرو در ساية هم سر به آسمان نكشند.
جبران خليل جبران
منبع:زيبــاشــو دات كام